Khane Sorkh
؛[همخوان]؛
خانه سرخ و کوچه سرخ است و خیابان سرخ است
آری از خون، پهنه ی برزن و میدان سرخ است
ده به ده، پرچم خشم است که بر می خیزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بیابان سرخ است
؛[شعر]؛
تا گل خونی فریاد در این باغستان
ساقه از ضربه ی شلاق زمستان سرخ است
وحشتی نیست از انبوه مسلسل داران
تا در این دشت غرور کینه داران سرخ است
وحشتی نیست از انبوه مسلسل داران
تا در این دشت غرور کینه داران سرخ است
رو سیاه است اگر این شب مَردم کُش بد
تا دم صبح وطن، سینه ی یاران سرخ است
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سُرخ است
؛[قسمت پایانی]؛
ده به ده، پرچم خشم است که بر می خیزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بیابان سرخ است